به گزارش بیداربورس، دکتر قاضیزاده هاشمی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری در شرکت سبدگردان اقتصاد بیدار در جمع فعالان بازار سرمایه حضور یافت و پاسخگوی سوالات آنها شد:
قاضیزاده هاشمی، نامزد انتخابات ۱۴۰۰:
ما پزشکها میگوییم آدم سالم به ما مراجعه نمیکند، وقتی مریض میشود سراغ پزشک میآید.
ما با تمام پروندههای مالی مثل پدیده و ... به همین شکل مواجه بودهایم، سیلی راه میافتاده، عدهای نگاه میکردند، عدهای تشویق و عدهای هم نگران بودند و بعد از ایجاد مسأله افرادی که تشویق میکردند خود را کنار میکشیدند.
ما در اقتصاد، علمی رفتار نمیکنیم و هر تصمیمی که میگیریم باید اجماع نخبگان روی آن داشته باشیم، ما مثل بقیه برای مسکن و تورم برنامه داریم، اما سعی کردم نوع حکمرانی را تغییر دهم.
بازار پولی، بازار مالی و بازار بیمه سه گروه مختلف بازار در کشور هستند و تمام اینها باید باهم در اقتصاد تصمیم بگیرند.
ما باید تکلیفمان را با بانک مرکزی و نظام بانکی مشخص کنیم که چند بانک میخواهیم داشته باشیم و مالکیت آن برای چه کسی باشد؟ این در بازار سرمایه و بیمههای تجاری هم باید باشد.
ما میتوانیم بگوییم یک صندوق بیمه اجتماعی داریم که بیمه تامین اجتماعی است که نسبت آن پنج به یک است که باید هفت به یک باشد.
مدیریت کشور باید همه بازارها را کنار هم بداند، چطور میتوان گفت که نرخ بهره بین بانکی تغییر کند و تاثیری روی بورس نگذارد.
هیچکس نمیخواهد سرمایهگذاری در بازاری انجام دهد که در کوتاهمدت نقد نشود، چون تورم این اجازه را نمیدهد.
ما به دنبال لایهبندی حاکمیت و پاسخگویی به مردم است که ذینفعان را جداسازی کنیم و ذینفعان را در سیاستگذاری و تصمیمگیری مشارکت دهیم. دولت باید تنظیمکننده مقررات باشد.
دولت را باید به حوزه فرماندهی ببریم و جایی که مربوط به غیر مسائل حاکمیتی است، به مردم واگذار کنیم.
ایجاد تغییر، مقدمات میخواهد، گفتمانسازی و ایجاد سواد میخواهد. سطح سواد حقوقی و مالی مردم پایین است و به این دلیل است که به مردم کمک نشده است.
ما باید فورا مشکل بازار سرمایه را حل کنیم.
دوران اینکه بزنی و در بری و از بازار سواستفاده کنی، تمام شده است.
ما دنبال بگیر و ببند نیستیم و شخصیت من هم این نیست؛ بلکه معتقدیم که پیشگیری بهتر از درمان است، نباید بگذاریم فرصت سواستفاده فراهم شود و افراد بدانند که اگر این کار را کردند، جایی هست که رسیدگی میکند.
من معتقدم دولت در نظام تولید و بازار فقط باید در سه جا ورود کند و همه کالاها قیمتگذاریشان باید از طریق بورس کالا باشد.
پشتیبانی از کالاهای استراتژیک باید از سوی دولت باشد و خرید تضمینی را از طریق بورس کالا انجام میدهیم. به طوریکه اگر قیمت موجود در بورس کالا بالاتر از نرخ تضمینی بود که نوش جان تولیدکننده! اگر هم پایینتر بود، مابهالتفاوت آن را دولت میدهد که در بودجه مشخص میشود.
مورد دوم بحث حمایت از مصرفکننده است و هرچقدر قیمت کالاهایی که دولت میخواهد کنترل کند افزایش یافت، دولت قیمتگذاری نمیکند، بلکه میزان یارانه پرداختی آن را افزایش میدهد، یارانه را هم به آخرین حلقه میدهیم.
مورد سوم در تعرفه برای حمایت از تولید داخلی است که دولت باید ورود کند و غیر از این سه مورد، هیچ جایی دولت نباید ورود کند، بلکه باید تلاش کند که حقی از هیچ جایی ضایع نشود.
مسأله ما تغییر آدمها نیست، تغییر سیاستهاست.
یکی از دلایل اصلی تورم در سالهای گذشته کسری بودجه دولت و استقراض دولت از بانک مرکزی بوده است.
نظر شما